حضرت زهرا سلام الله عليها يك افتخار است براي همه عالم، نه فقط براي شيعه، نه فقط براي عالم اسلام، نه فقط براي ائمه طاهرين (ع)، بلكه آن حضرت براي پدر بزرگوارش نيز مايه سربلندي و افتخار به شمار ميرود. پيامبر اكرم (ص) به اين بانو خيلي افتخار ميكردند و بارها ميفرمودند كه خودم و پدر و مادرم به فداي تو. افتخار پيغمبر اكرم (ص) خيلي معنا دارد؛ حضرت زهرا (س) از نظر حسب و نسب داراي درجات رفيعي بوده است. شما نميتوانيد يك خانمي پيدا كنيد كه اين قدر از نظر نسب، والا و نوراني باشد. ايشان پدري دارد مثل پيامبر اكرم كه خاتم الانبياء بود. پيغمبري كه همه پيامبران به وجود او افتخار ميكردند، وجود مباركي كه خود خداوند متعال به او افتخار ميكند و نظيرش در عالم وجود نيامده و نخواهد آمد. حضرت صديقه طاهره مادري دارد مانند حضرت خديجه كه در مورد ايشان هم بايد بگوييم يك افتخار براي همه انسانها و مخصوصاً براي تمامي خانمها ميباشد. در باره حضرت خديجه همين مقدار بس كه پيغمبر اكرم ميفرمودند: پيروزي اسلام، مرهون خديجه است. همسر حضرت زهرا (س) نيز اميرالمومنين علي (ع) است كه پيامبر گرامي (ص) فرمودند: زهرا جان اگر علي نبود، كفوي براي تو در عالم وجود يافت نميشد. و اگر تو نبودي كفوي براي علي در عالم نبود. حضرت فاطمه زهرا از لحاظ فرزند نيز فرزنداني نظير امام حسن و امام حسين و حضرت زينب و ام كلثوم سلام الله عليهم را تحويل عالم بشريت دادهاند. اسلام مرهون مجاهدتها و تلاشهاي فرزندان گرامي حضرت زهراست. شهادت امام حسين (ع) اسلام را بيمه كرد و مجاهدت حضرت زينب(س)، شهادت آن حضرت را جهانگير كرد. حضرت زينب با آن شهامت مثال زدني در مقابل دشمن گفت: «ثكلتك امك يابن مرجانه ما رأيت الا جميلا». نظير چنين فرزنداني را در عالم كسي نداشته و نخواهد داشت. اما اولاد حضرت زهرا سلام الله عليها منحصر به اين چهار بزرگوار نيست، بلكه دوازده امام از نسل حضرت زهرا به وجود آمدند كه بارها پيغمبر اكرم به اين موضوع افتخار ميكردند. از همان وقتي كه امام حسين طفلي كوچك بود، پيامبر اكرم او را در دامن مينشاندند و ميفرمودند: «يا حسين التاسع من ولدك هو القائم بالحق به يملأ الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جورا» يعني حسينم، نهم از فرزندان تو امام زمان است كه به دستش پرچم اسلام روي كره زمين افراشته ميشود. آنكه عدالت اجتماعيِ سرتاسري ميآ ورد. آن كه ظلم جهاني را ريشه كن ميكند و بالاخره آن كه اسلام را جهاني ميكند و ميگويد «انّ في إبنه رسول الله لي اسوه حسنه» يعني سرمشق من در حكومت، زهراي مرضيه است. آن امامي كه اسلام را جهاني ميكند و ميفرمايد كه «نحن حجج الله علي خلقه و فاطمه حجه علينا» يعني ما دوازده امام حجت براي مردم هستيم و زهرا (س) حجت براي ما است. درك كردن معناي اين گونه روايات سخت است، اين گونه روايات حيران كننده است و انسان با غور در اين مطالب پي به جهل خود ميبرد.
نكته مهم كه تذكر آن در اين مجال ضروري است اينكه، شناخت ما نسبت به نعمت بزرگي همچون وجود مبارك حضرت زهراي مرضيه چه مقدار است؟ و مهمتر اينكه تا چه اندازه آن حضرت را براي خود اسوه ميدانيم و از او پيروي مي كنيم؟ اگر ما در اين باره كوتاهي كنيم و از حضرت زهرا (س) الگو نگيريم، بالاترين گناه را مرتكب شدهايم. زيرا كفران نعمت كردهايم. قرآن كريم ميفرمايد: «لئن شكرتم لأزيدنّكم و لئن كفرتم إنّ عذابي لشديد». اگر حضرت صديقه طاهره سرمشق جامعه باشد، جامعه رو به تزايد و ترقي خواهد بود و اما اگر زهرا سرمشق زندگي مردم نشد، در دنيا و آخرت عذابي دردناك در انتظار آنان خواهد بود. در خصوص لزوم الگوگيري از سيره حضرت زهرا (س) به دو نكته اشاره ميگردد كه از مصاديق برجسته شيوه زندگاني حضرت زهراست كه نسل كنوني بايد اسوه خود قرار دهد.
در خصوص عفاف و حجاب حضرت زهرا (س) بسيار سخن گفته شده است. روايات فراواني دلالت بر اهميّت آن بانوي بزرگوار نسبت به حفظ عفت و حجاب دارد. يكي از آن روايات كه هم توسط علماي شيعه و هم توسط اهل سنت نقل شده است، اين است كه بعد از رحلت حضرت ختمي مرتبت قرار شد حضرت زهرا به مسجد بروند و خطبه بخوانند. نقل كردهاند كه آن حضرت مقنعه سر كرد و علاوه بر آن، چادر سرتا سري پوشيد. به اندازهاي كه روي پاهاي ايشان هم چادر بود. سپس آرام آرام راه ميرفت كه مبادا چادر عقب نرود. در ميان زنها راه ميرفت كه چشم نامحرم به ايشان نيفتد. آمد داخل مسجد و به مجرد ورود ايشان به مسجد، بين قسمت زنانه و مردانه مسجد پرده كشيدند و حضرت زهرا پشت پرده در ميان زنها بودند و مردها آن طرف پرده و خطبهاي ايراد كردند كه اين خطبه يكي از افتخارات ما شيعيان است.
حجاب و عفاف حضرت زهرا به گونهاي است كه ذكر شد، در حالي كه در مقابل نامحرم كوبندگي و قاطعيت دارد، به مسلمانان ميفهماند كه اختلاط بين زن و مرد ممنوع است. تصور نكنيد اين بيحجابي و بيعفافي كه فعلاً در جامعه رايج است، فقط براي ما باعث ناراحتي شده است، بلكه حضرت زهرا نيز از اين موضوع بسيار ناراحت است. همه ميدانيم كه حضرت زهرا بهترين سرمشق است. سرمشق يعني چه؟ يعني جامعه بايد وضعيت حجاب و عفاف حضرت زهرا را مورد مطالعه و بررسي قرار دهد و به همان صورت عمل نمايد. حضرت زهرا وقتي وظيفه ايجاب ميكند كه سخن بگويد، با قاطعيّت تمام سخنراني ميكند و آنجا كه ديگر داعي ندارد براي اينكه با نامحرم بنشيند، مجلس را ترك ميكند. روزي يك شخص نابينا وارد بر پيغمبر اكرم شد. حضرت زهرا (س) جلسه را ترك كردند. پيغمبر فرمودند: عزيزم اين شخص نابينا است و تو را نميبيند، چرا رفتي؟ حضرت زهرا در پاسخ گفت: يا رسول الله من چشم دارم، ميبينم و داعي ندارم با نامحرم نشست و برخاست داشته باشم. تا حالا خدمت شما بودم و اكنون كه نامحرم آمده است، ماندن من لزومي ندارد. مسئله حجاب از منظر قرآن نيز اهميت
فوق العاده دارد. ولي متأسفانه جامعه نسبت به اين موضوع مهم و اساسي بيتفاوت شده است. در قرآن كريم چندين آيه راجع به حجاب و عفاف وجود دارد ولي بدان آيات شريف عمل نميشود. جامعه بايد بداند گناه عدم الگوپذيري از حضرات معصومين (ع) بسيار بزرگ است. اگر در روز قيامت حضرت زهرا (س) از ما بپرسد چرا وضعيت حجاب و عفاف در جامعه اسلامي اين چنين بود؟ چه كسي ميتواند پاسخ ايشان را بدهد؟ در اين باره بايد فكري شود و مردم و مسئولين نسبت به رسيدن جامعه به وضعيت مطلوب و اسلامي اقدامي بكنند.